English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (5869 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
continuous forms U ورقههای پیوسته
continuous forms U فرم های پیوسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forms U نظم فرم
forms U طرز ورفتار
forms U نوع
forms U قسم
forms U سابقه فعالیت اسب
forms U امادگی
forms U شکل قالب
forms U صورت
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
forms U شکل دادن
forms U ورقه
forms U ساخت
forms U ایجاد یک شکل
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U یات مربوطه را وارد میکند
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms U تشکیل دادن
forms U صورت دیس
forms U فراگرفتن
forms U تشکیل دادن ساختن
forms U شکل
forms U ریخت
forms U ترکیب
forms U تصویر وجه
forms U روش
forms U طریقه
forms U برگه ورقه
forms U فرم
forms U شکل گرفتن سرشتن
forms U بشکل دراوردن
forms U قالب کردن
forms U پروردن
preprinted forms U فرم های اماده
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
forms of currency U انواع پول
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
forms of currency U اشکال پول
forms control U کنترل فرم ها
equivalent forms U صورتهای هم ارز
forms design U طراحی فرم ها
life forms U زی نمود
alternate forms U شکلهای جانشین
To keep up appearances. For forms sake. U برای حفظ ظاهر( آبرو)
continuous U پیوسته
continuous U مداوم
continuous U بدون پایان یابدون قط عی
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
continuous U وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
continuous U ارسال داده سریع که در آن کلمات داده همزمان نیستند ولی به سرعت پشت سرهم می آیند
continuous U قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
continuous U سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
continuous U کاغذهای با طول زیاد که در چاپگر استفاده می شوند
continuous U متصل
continuous U متوالی
continuous reinforcement U تقویت پیاپی
continuous processing U پردازش پیوسته
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
continuous spectrum U طیف نشری
continuous spectrum U طیف انفصالی
continuous rating U کار پیوسته اسمی
continuous scrolling U حرکت پیوسته
continuous reinforcecement U ارماتور ممتد
continuous time U با پیوستگی زمانی
continuous tone U نقطههای متفاوت
continuous tone U اهنگ پیوسته
continuous spectrum U طیف پیوسته
continuous snow U بارشبرفدائمی
continuous rain بارش باران دائمی
continuous drizzle U بارشبارانملائم
continuous function U تابع پیوسته [ریاضی]
continuous window U پنجره سراسری
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave U موج پایدار
continuous variable U متغیر پیوسته
continuous tone U ته رنگ پیوسته
continuous process U فرایند پیوسته
continuous beam U تیر یکسره
continuous error U خطای متوالی
continuous fire U اتش پایدار
continuous fire U اتش مداوم
continuous error U خطای پیوسته
continuous duty U کار مداوم یکنواخت
continuous duty U کار پیوسته
continuous distributions U توزیع پیوسته
continuous data U دادههای متوالی
continuous data U دادههای پیوسته
continuous current U جریان یکنواخت
continuous climbing U صعود طبیعی
continuous beam U تیرچند پایه
continuous beam U تیر ممتد
continuous beam U تیر چند دهانه تیر سراسری
continuous flow U جریان با دبی ثابت
continuous form U ورقه پیوسته
continuous grading U دانه بندی پیوسته
continuous grading U دانه بندی یکسره
continuous illumination U روشنایی مداوم
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
continuous inventory U موجودی مستمر
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
continuous paper U کاغذ پیوسته
continuous phase U فاز پیوسته
continuous function U تابع پیوسته
continuous packing column U ستون پر شده پیوسته
continuous background radiation U تابش زمینهای پیوسته
continuous deep beam U تیر تیغه یکسره
continuous adjustable transformer U مبدل تنظیم پذیر
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
continuous flow analyser U تجزیه گر جریان پیوسته
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
continuous tone image U تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous traffic line U خط پیوسته امد و شد
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
continuous traffic line U خط پر امد و شد
continuous stock taking U موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com